مسافرت
سلام
این ماه شما خیلی چیزای جدید تجربه کردی ,توی ماهی که گذشت دخترکم اولین مسافرتش تجربه کرد, برای اولین بار دریا رفتی و خیلی هم دوست داشتی با این که من مضطرب بودم که نکنه شما از آب بترسی و دریا دوست نداشته باشی اما باید اعتراف کنم که این دریا بود که باید از یوتاب میترسید, وقتی میرفتیم دریا دیگه باید با بدبختی از توی آب میکشیدیمت بیرون ولی با این وجود خیلی خوشحالم که به دخترکم خوش گذشت.
از دریا که بگذریم شما توی این مسافرت به شهر های کرمان, بندر عباس ,قشم ,یزد و طبس رفتی از خیلی جاها فرصت نشد عکس بگیریم ,با این حال چند تا از عکسای یوتابی میزارم
در ضمن شما خیلی هم خوش مسافرتی عزیزکم
این یوتاب و اینهم عشقش دریــــــــــــــــا






موش آب کشیده من

از قیافت معلومه چقدر قایق سواری دوست داری دیگه لازم نیست توضیح بدم





بقیه عکسها در ادامه مطلب ببینید......


















مامان و بابای من دوازده روز قبل از شروع تابستان سال 1388 با هم ازدواج کردند و قراره من 07/07 سال 1391 بهترین هدیه ی زندگی مامان و بابام باشم.