سلام
دخترکم لحظه به لحظه بزرگ شدنتو می بینم
یوتابم ، بی مانند من ، تو حالا دیگه سینه خیز میری سمت هر چیزی که دوستش داشته باشی و هیچ چیز از دستت به امان نیست
از گلدون کنار خونه گرفته تا فلش توی DVD و همه چیزو مزه میکنی 
هفته پیش به همراه بابایی و مامانی رفتیم گوشتو سوراخ کردیم خدا رو شکر اصلاً اذیت نشدی 
عزیزکم جدیداً میگی «بابا» نمیدونی چقدر بابا علی از صدای «بابا» گفتن تو خوشحال میشه
یه
چیزای دیگه هم میگی مثلاً وقتی لیوان آبتو می بینی میگی «آبـــــــــــــــــــــــــَ » یا با دیدن ظرف
غذات مگی «بَ بَ »
اینم یوتاب در حال خوردن بَ بَ

و بالاخره 7 ماهگی هم تمام شد و یوتاب وارد 8 ماهگی شد
یو تاب در تولد زنبوری سید یاسین